بررسی وضعیت پرواربندی بره و گوسفند در واحد های صنعتی و نیمه صنعتی استان کردستان
نوشته شده توسط:علیرضا مولوی در | ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۳ | ۰ دیدگاهبررسی وضعیت پرواربندی بره و گوسفند در واحد های صنعتی و نیمه صنعتی استان کردستان
حمید رضا بهمنی1، محمدرضا کیانزاد2و بهروز توپچی3
1- عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کردستان، سنندج 2- عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور، کرج 3- کارشناس ارشد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبعی استان کردستان، سنندج
چکیده:
به منظور بررسی وضعیت پرواربندی بره و گوسفند در واحد های صنعتی و نیمه صنعتی استان کردستان در فاصله زمانی زمستان 81 و بهار 82 به 131 واحد پرواربندی صنعتی و نیمه صنعتی که در فاصله زمانی سالهای 1359 الی 1379 مجوز پرواربندی دریافت کرده بودند، مراجعه شده و در 34 واحد فعال (17 واحد صنعتی و 17 واحد نیمه صنعتی) اطلاعات مربوط به آخرین دوره تولیدی با استفاده از پرسشنامه اخذ و ثبت گردید. متعاقباً آماره های توصیفی: فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ... پس از ثبت و تنظیم رایانه ای داده ها محاسبه شده و از آزمونهای نا پارامتریک جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. بررسی ها نشان داد 74% از واحد های صنعتی و نیمه صنعتی پرواربندی بره و گوسفند غیر فعال بوده و یا تغییر کاربری داده اند. واحد های فعال با 1/26 ± 54 درصداز ظرفیت اسمی خود،69/0± 62/1بار درسال باطول دوره 5/27±8/87 روز فعالیت داشتتند. سن پرواربندان 25 تا 70 سال با میانگین 6/10 ± 12/50 سال بوده و 50% از آنها بیش از 50 سال سن داشتند. در ضمن 2/41% از پرواربندان بیسواد یا کم سواد بوده و هیچ پرواربندی تحصیلات بالاتر از دیپلم نداشت. به ترتیب اولویت 3/45% از مشکلات پرواربندان مربوط به کمبود نقدینگی، 1/14% مربوط به مشکلات موجود در خود واحد، 9/10% گرانی مواد خوراکی مورداستفاده، 8/7% عدم تناسب بین قیمت دام و هزینه ها و مابقی مربوط به نبود امنیت در منطقه، مشکلات بهداشتی جایگاه، مشکل در تهیه دام مناسب، کمبود مواد خوراکی، نوسانات قیمتها و وجود دلالان و واسطه ها بود. 4/29% از پرواربندان مشکل فروش داشته و مشکلات خود را عمدتاً به نبود شبکه خرید مناسب و وجود دلالان و واسطه ها نسبت می دادند. نسبت درآمد به هزینه غیر تنزیلی در پایان دوره تولید در واحد های مذکور در دامنه 41/1 – 36/0 قرار داشته و بطور متوسط 19/0 ± 063/1 بود.از این نظر تفاوت معنی داری بین واحدهای صنعتی و نیمه صنعتی وجود نداشت.
واژه های کلیدی: بره و گوسفند، پرواربندی، کردستان
مقدمه:
حرفه پرواربندی با توجه به تأمین پروتئین مورد نیاز کشور، سهم در ایجاد ارزش افزوده در بخش کشاورزی و ایجاد اشتغال در جامعه روستایی و شهری از اهمیت قابل توجهی در بخش کشاورزی برخوردار است. علیرغم افزایش میزان تولید گوشت قرمز در سالهای اخیر، سرانه تولید آن افزایش قابل ملاحظه ای نداشته است. بر اساس برآورد های سال 1382، تولید سرانه گوشت قرمزکشور 8/11 کیلوگرم بوده است. استان کردستان از دیرباز مهد دامپروری بوده، در بخش های مرکزی و غربی استان دامداری فعالیت عمدة بخش کشاورزی است. در این استان سرانه تولید گوشت قرمز بر اساس برآورد سال 1382، 14کیلوگرم بوده که بیشتر از میانگین کشوری است. 50 درصد از جمعیت دامی استان را بز و گوسفند تشکیل داده و از کل گوشت قرمز تولید شده در استان 50 درصد مربوط به دامهای سبک است. 38 درصد ازگوشت قرمز تولیدی در بخش دامهای سبک مربوط به جمعیت گوسفند و بره ومابقی مربوط به جمعیت بز و بزغاله است (سازمان جهاد کشاورزی کردستان، 1383). شواهد نشان می دهد بخش عمده ای از دامهای موجود در استان و دامهای وارده از کشور عراق بدون انجام فعالیت خاص و ایجاد ارزش افزوده از استان خارج می شوند بر اساس آمار رسمی (دامپزشکی کردستان، 1382) 365677 رأس گوسفند و بز از استان به سایر استانهای کشور صادر شده است که کمتر از آمار واقعی است. بر اساس اطلاعات اخذ شده از معاونت امور دام تعداد قابل توجهی از واحد های صنعتی و نیمه صنعتی را کد بوده یا تغییر کاربری داده اند و واحد های فعال نیز با ظرفیتی کمتر از ظرفیت اسمی خود فعالیت دارند. به منظور آشنایی با عوامل مؤثر بر بازدهی واحد های پرواربندی بره و گوسفند کردستان و مشکلات این حرفه در استان پژوهش جامعی در جریان است. این گزارش اطلاعات اولیه ای را در خصوص وضعیت مدیریتی واحد های مذکور و مشکلات و مسائل پرواربندان ارائه می نماید.
مواد و روشها:
به منظور بررسی وضعیت پرواربندی بره و گوسفند در واحد های صنعتی و نیمه صنعتی استان کردستان در فاصله زمانی زمستان 81 و بهار 82 به 131 واحد پرواربندی صنعتی و نیمه صنعتی که در فاصله زمانی سالهای 1359 الی 1379 مجوز پروابندی دریافت کرده بودند، مراجعه شده و در 34 واحد فعال (17 واحد صنعتی و 17 واحد نیمه صنعتی) اطلاعات مربوط به آخرین دوره تولیدی با انجام مصاحبه با پرواربند از طریق پرسشنامه اخذ و ثبت گردید. پرسشنامه های طراحی شده حاوی سؤالاتی در خصوص: مشخصات واحد، مشخصات پرواربند، درآمد ها و هزینه ها در طول دوره، نحوة خرید، نحوة فروش، اطلاعات دامهای مورد پروار، نحوة پروار، مدیریت تغذیه و بهداشت، وضعیت جایگاه، مسائل و مشکلات پرواربند و پیشنهادات بود. در تجزیه و تحلیل آماری، آماره های توصیفی: فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ... پس از ثبت و تنظیم رایانه ای داده ها با استفاده از نسخه یازدهم نرم افزار رایانه ای SPSS محاسبه شده و از آزمونهای ناپارامتریک کلموگروف- اسمیرنوف و کراسکال – والیس جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده گردید.
نتایج و بحث:
واحدهای پروار بندی:
بررسی ها نشان داد 74% از واحد های صنعتی و نیمه صنعتی پرواربندی بره و گوسفند غیر فعال بوده و یا تغییر کاربری داده اند و واحد های فعال نیز با 1/26 ± 54 درصد از ظرفیت اسمی خود فعالیت داشتند. چنین وضعیتی در بسیاری از استانهای کشور منجمله چهار محال و بختیاری (طالبی و شاد نوش، 1383) و کهکیلویه و بویر احمد (نقدی پور،1380) نیز وجود دارد. اکثر واحد ها (7/64%)در منطقه زراعی استان واقع در شهرستانهای قروه ودهگلان قرار دارند.متوسط زمین زراعی برای هر بهره بردار 4/3 ± 29 هکتار بوده و8/8% از پرواربندان فاقد زمین کشاورزی بودند. زمینهای زراعی غالباً دیم بوده و متناسب با نیاز پرواربندان نبودند. مالکیت واحد ها غالباً انفرادی (4/82%) و بعضاً سهامی خاص و تعاونی بود. تمامی واحد ها دارای جایگاه از نوع بسته بوده و 6/17% از آنها (تماماً از واحد ها نیمه صنعتی) از نظر نور و تهویه شرایط مناسبی نداشتند. در واحد های مورد بررسی متوسط کل واحد، جایگاه، انبار و بهاربند به ترتیب 858 ± 9/1470 ، 2/166 ± 2/258 ، 9/71 ± 4/139 و 4/471 ± 2/520 متر مربع بودند. مصالح مورد استفاده در ساخت واحد، بستر، آخور و آبخوری به ترتیب غالباً آجر (6/70%)، سیمان (5/73%)، آجر(100%) و ورق فلزی (8/58%) بودند.
پرواربندان:
دامنه سن پرواربندان 25 تا 70 سال با میانگین 6/10 ± 12/50 سال بوده و 50% از آنها بیش از 50 سال سن داشتند. 2/41% از آنها بی سواد یا کم سواد بوده و هیچ پرواربندی تحصیلات بالاتر از دیپلم نداشت. 6/70% از بهره برداران دوره آموزشی ترویجی ندیده بودند، در حالیکه 80% از آموزش دیده ها اثرات دوره را زیاد یا خیلی زیاد ارزیابی می کردند. 2/88% از بهره برداران به صورت پاره وقت مشغول بکار بوده و حرفة اصلی آنها غالباً زراعت (9/52%) و دامداری (4/32%) بود. سن بالا، سواد کم، و اشتغال پاره وقت پرواربندان در استانهای دیگر کشور نیز مشاهده می شود (طالبی و شاد نوش، 1383 ؛ نقدی پور، 1380).اثر سطح تحصیلات بر افزایش کارآیی فنی بسیاری از فعالیتهای کشاورزی از جمله زراعت (علی وفلین، 1989)، پرورش گاوشیری ( کامباکار و همکاران، 1989) و پروار بندی گوساله (تیموری و همکاران، 1376) به اثبات رسیده است.
مدیریت واحد ها:
در واحد های مورد بررسی غالباً نژاد کردی (7/64%) و بره های جوان نر (7/64%) مورد استفاده قرار گرفته و پروار بطور متوسط 69/0 ± 62/1 در سال و به مدت 46/27 ± 76/87 روز با دامنه 35 تا 150 روز انجام می شد. از نظر طول دوره و تعداد دوره در سال تفاوت معنی داری بین واحد های صنعتی و نیمه صنعتی مشاهده نشد. دامهای مورد پروار غالباً از میدان دام (1/47%)، خود گله داشتی (5/26%) و روستا (8/11%) به صورت جفتی (68%) یا زنده قپان (32%) بویژه در اواخر تابستان و پائیز خریداری می شدند. دامهای پروار شده در داخل (50%) یا خارج استان غالباً به صورت جفتی (9/55%) یا زنده قپان (3/38%) از طریق چوبداران (8/58%) یا عرضه مستقیم به میدان دام و کشتارگاه به فروش می رسیدند. زمان فروش را غالباً رسیدن به وزن مشخص (3/85%) تعیین می کرد ولی نیاز مالی، سررسید وام و احساس عدم امنیت نیز در فروش دامهای پروار شده مؤثر بودند.
1/97% از بهره برداران از جیره های کارشناسی استفاده نکرده و غالباً به جیره های تجربی اتکا داشته و به آنها اعتماد می کردند. البته بکارگیری برخی از اطلاعات علمی در نحوه تغذیه بسیاری از گله ها کاملاً مشهود بود. همچنین به ترتیب 1/94% و 4/82% از آنها از اوره و مکمل غذایی استفاده نمی کردند. عدم استفاده از جیره های متعادل و تنظیم شده و تغذیه با جیره های غذایی بدون برنامه در اکثر واحد های پروار بره در استانهای دیگر کشور نیز گزارش شده است (شادنوش و طالبی، 1383؛ نقدی پور، 1380). نقدی پور (1380) نشان داد مدیریت فنی کارشناس در واحد های پرواربندی بره می تواند موجب کاهش ضریب تبدیل و افزایش میانگین افزایش وزن روزانه و نهایتاً بهبود و افزایش بهره وری مدیریت خوراک و اقتصادی تر شدن واحد ها گردد. تیموری و همکاران (1376) نشان دادند در صورت استفاده از متخصص در تنظیم جیره و یا شرکت مدیر در کلاسهای ترویجی میانگین کارایی فنی واحد های پروار بندی گوساله افزایش می یابد. در تحقیق مذکور مشخص شده که استفاده از مکمل مواد معدنی و ویتامینی بر افزایش کارایی فنی پرواربندی ها اثر معنی داری داشته است.
با توجه به وضعیت جغرافیایی منطقه، در تمامی واحد های مورد بررسی مشکل تأمین آب وجود نداشت.
مشکلات:
به ترتیب اولویت 3/45% از مشکلات پرواربندان مربوط به کمبود نقدینگی، 1/14% مربوط به مشکلات موجود در خود واحد، 9/10% گرانی مواد خوراکی مورد استفاده، 8/7% عدم تناسب بین قیمت دام و هزینه ها و مابقی مربوط به نبود امنیت در منطقه، مشکلات بهداشتی جایگاه، مشکل در تهیه دام مناسب، کمبود مواد خوراکی، نوسانات قیمتها و وجود دلالان و واسطه ها بود. 4/29% از پرواربندان مشکل فروش داشته و مشکلات خود را عمدتاً به نبود شبکة خرید مناسب و وجود دلالان و واسطه ها نسبت می دادند. نسبت درآمد به هزینه غیر تنزیلی در پایان دوره تولید در واحد های مذکور در دامنظ 41/1 – 36/0 قرار داشته و بطور متوسط 19/0 ± 063/1 بود. این نسبت در واحدهای صنعتی 23/0 ± 042/1 با دامنة 41/1 – 36/0 و در واحد های نیمه صنعتی 15/0 ± 084/1 با دامنه 4/1 – 89/0 بود. علی رغم سرمایه گذاری بیشتر در واحد های صنعتی تفاوت معنی داری بین واحد های صنعتی و نیمه صنعتی از نظر نسبت درآمد به هزینه وجود نداشت. نسبت مذکور در 4/29% از واحدها کمتر از 1 بوده و با در نظر گرفتن هزینه های وام، استهلاک دارایی، استهلاک سرمایه و هزینه فرصت از دست رفته، پرواربندی در اکثرواحد های مورد بررسی از نظر اقتصادی به صرفه نبوده است.
سپاسگزاری:
لازم می دانم از معاونت محترم امور دام سازمان جهاد کشاورزی کردستان و کارشناسان زحمتکش آقایان امین مرادی،خسرو کریم پناه، خلیل فعله گری، توفیق لطفی ومحسن غنچه ای که در اجرای این پژوهش بنده را یاری کرده اند، سپاسگزاری نمایم.
منابع:
1- تیموری، ع. 1376. بررسی وضعیت مدیریت واحد های پروار بندی گوساله در کشور. تحلیل تابع تولید و کارآیی فنی. پایان نامه کارشناسی ارشد. معاونت آموزش و تحقیقات وزارت جهاد سازندگی. مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور.
2- سازمان جهاد کشاورزی کردستان.1383.نگاهی اجمالی به وضعیت تولید گوشت قرمز در استان کردستان.اداره پرورش واصلاح دام معاونت امور دام.
3- صبوحی صابونی، م. 1374. تعیین کارآیی گاوداریهای شیری استان فارس. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاوززی دانشگاه شیراز.
4-طالبی، م. و غ. شادنوش. 1383 . کارآیی فنی واحد های پرواربندی گوسفند. اولین کنگره علوم دامی و آبزیان کشور. جلد دوم، صفحات 1016 الی 1019.
5-نقدی پور، ر. 1380 . بررسی امکان بهبود مدیریت تغذیه در عملکرد واحد های پرواربندی گوسفند استان کهکیلویه و بویر احمد. پایان نامه کارشناسی ارشد. مرکز آموزش عالی امام خمینی (ره).
6-Ali, M. and J.C. flinn. 1989. Profit efficiency among Basmati rice Producers in Pakistan’s Punjab. Amr. J. Agr. Econ, 71: 303-310.
7-Kumbhkar, SC., B. Biswas and D.V. Baily. 1989. A study of economic efficiency of Utah dairy farmers: A System approach. Rev. Econ. Stat. 71: 595 – 604.
Situation of industrial and semi industrial sheep feedlot units in Kurdistan Province
H. R. Bahmani1, M.R. Kiyanzad2 and B. Toopchi 3
1,3- Kurdistan agricultural research center, Sanandaj, Iran
2- Animal science research institute, Karaj, Iran
Summary:
In order to evaluate present condition of Kurdistan industrial and semi industrial Sheep feedlot units, 34 active units from 131 active and inactive ones were investigated in The first half of 2003. Data were collected by questionnaires given to feedlot owners. After data setting, descriptive parameters such as: frequency, mean and standard deviation were computed and non – parametric tests were used to statistical analysis. The results showed that 74 percent of total units were inactivated. In active unites, only 54 ± 26/1 Percent of their complete capacity was used. They worked 1/62 ± 0/69 a year with 87/8 ± 27/5 days fattening period. The mean and range of feed lot owners’ age were 50/12±10/6 and 25-70 years-old respectively. There were no graduated among feedlot owners and most of them had low literacy. The problems of owners in order of priority were: inadequacy of cash (%45/3), unit deficiency(%14/1), feedstuff inflation (%10/9), disproportionate of cost with income(%7/8), inadequacy of security(%6/3), hygienic Problems of housing(%4/7), lamb and sheep providing(%4/7), feedstuff inadequacy(%3/1), fluctuation of prices (%1/6)and brokerage(%1/6). Because of brokerage and unfit selling network, 29/4 percent of feed lot owners had selling problems. The range and mean of non- discounted benefit-cost ratio of feedlot units at the end of production period were 0/36- 1/41 and 1/063 ± 0/19 respectively. Mentioned ratio was less than 1 in 29/4 percent of units. There was no significant difference between industrial and semi industrial units in aspect of their benefit – cost ratio.
Key words: Fattening, Kurdistan province, lamb, sheep
نظرات
ارسال نظر